سخنان حکیم ارد بزرگ-موضوع خرد-سری دوم
سخنان حکیم ارد بزرگ-موضوع خرد-سری دوم
راز درست اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش .
هر چه بزرگتر باشی تنهاتر هستی .
تنها تنهایی کارآمد است که همراه باشد با پژوهيدن و دانشجویی .
خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی .
پيامد دانایی ، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است .
اميدی به آینده دانایی که چشم به دهان نادان دارد نمی رود .
رهایی و آزادی آدمی ، برآیند خرد است و دانایی .
تاوان بزرگی ، تنهاييست .
بيداری و خيزش مردمی ، بدون آگاهی ، شدنی نيست .
آگاهی تنها راه رسيدن به آزادیست .
آگاه بر داشته های خود بيناست .
آگاهی آرمان را نزدیک می کند و از دوباره روی بازمان می دارد .
بدون خودآگاهی ميهنی ، کشور رنگ پيشرفت به خود نمی گيرد .
با روشنگری می توان پيشدار بسياری از آشوب ها بود .
آنگاه که مردم بر داشته های خویش آگاه باشند دیگر تن به ستم نمی سپارند .
حکمت نگاهی خردمندانه به چرایی زندگی و گيتی دارد ، اندیشمندانی آن را
همپای فلسفه دانسته اند اما حکمت همانند فلسفه بدنبال رد اندیشه های دیگر
نيست حکمت آرام است آزادی می جوید و در آن ، رد هيچ ایده و آیينی نيست .
حکمت بدنبال بهترین راه است وارون بر فلسفه که تلاش دارد ایده های گوناگون را
ارزیابی کرده و رد کند . حکمت ریشه از خرد می گيرد خردی که شکوفه دانش و
آزمودن های آدميان است حکمت راه های به زیستن را نشان می دهد ، در پی باید
ها و نبایدها نيست ، آدميان و اندیشه هایشان را می ستاید و شکوفایی را در سایه
نيک زیستی و دوستی می داند .
نگاه و آرمان حکمت ، خردمندانه زیستن است .
در حکمت کينه و بدگویی نيست ، حکمت می گوید : مهرباش ، شاد باش ، آزاد
زندگی کن و آزادی دیگران را گرامی بدار ، ميهن دوست باش تا شادی و آزادی ات
همواره پایدار بماند .
حکمت بيش از هر چيز ، به خرد تکيه دارد .
نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد و دیگران گرفتار نمای بيرونی .
درون ما ، از نگاه تيزبين خردمندان ، پنهان نيست .
نيکی برآیند خرد در دل و روان آدمی است .
آسودگی آدمی ، به داشتن گنج نيست که به خرد است و دانش .
برای آدمهای گرسنه ، هيچ چيزی ، جای خوراک آنها را نمی گيرد .
خردمندان تاریخ ، همچون رشته کوههای سترگ ، دشتهای اندیشه آدميان را
نگهبانی می کنند .
برای دلهره شبانگاهان ، نسيم گرما بخش خرد را همراه کن .
خردمندان ترس را هم به بازی می گيرند .
سخن دلنشين خردمندان ، دل ها را آرام می کند .
ادب نمایه آغازین خرد است .
آدم با ادب دروازه دلها را هميشه گشوده می بيند .
با ترشرویی به ميان مردم رفتن ، تنها از بيماران ساخته است .
ادب دارای ریشه است ریشه ایی به درازای پيشينه هر نژاد و تبار .
هم رنگ دیگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است .
نيک رفتاری نشان خودساختگی است .
خرد ابزار توانایست .
مردم آدم های بردبار را با ادب می دانند ، با اینکه بردباری سنجشی درست
نيست ! باید ادب آدمها را در آزمون ها سنجيد و نه در سکوتها ...
ادب خویش را هيچگاه فرو مگذار ، با وجود آنکه مورد ریشخند باشی .
اندیشه و خرد خویش را به رخ این و آن نکشيم ، بياموزیم که چگونه با دیگران
رفتار کنيم .
ادب و خوش رفتاری تنها براي مراوده با بيگانگان نيست، بيش از همه ، نزديکان
خويش را ستایش کنيم.
از گور آدم بی ادب ، هم بايد گريخت .
بخش مهمی از ادب آدمی ، برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است .
از خودت خواسته زيادي نداشته باش که گام از گام نمی توانی برداری .
یک آموزگار می تواند با رفتار و گفتارش کشوری را دگرگون سازد .
آموزگاری ، دلدادگی است چنين جایگاهی هيچگاه به دست بدان مباد .
دانش آموزان جوانه های برخواسته از وجود آموزگاران هستند .
یک آموزگار خام می تواند شاگردان خویش را برای همه زندگی سرگردان کند .
زمين ، آموزگار بزرگيست ، خردمندان از آن درس ها می گيرند .
هيچ آموزگاری ، سختگيرتر و راستگوتر از زمان نيست .
زمانه به ما می آموزد بسياری از باید ها و نبایدها ، خنده آور بوده اند .
شاگردانی که بدون نوآوری ، همواره سخن استاد خویش را باز می گویند ،
هيچگاه برای خود و استادشان فر و شکوهی به ارمغان نمی آورند .




